هنر ایرانیان

من چگونه می بینم؟

شاید بتوان از خلال فلسفۀ معاصر به این سؤال پاسخ داد. پاسخی که در دورانی از تاریخ تفکر به محاق رفته و بیشتر از اندیشه ای صحبت میشد که دیگران در آن باره اندیشیده و ما از آن متابعت می کردیم که سکون و رخوت در اندیشه را به مدت چهار قرن بر هنر تحمیل کرد. هنر در دورانی از تاریخ بدینگونه و بر مدار تقلید استوار و هنر چیزی جز مهارت نبود. سٓلف این نظریه را میتوان در اقوال افلاطون و ارسطو کاوید. سپیده ای سر زد و بر این طرز تفکر خط بطلان کشید، اندیشه و تصورات در مورد پدیده ها قطعیتی را وانهاده و به دیدۀ شک در آنها نگریسته شد.

بقول نیچه: خدا مُرد و غروب بُتان فرا رسید و مفروضات القاء شده دوباره باید از جانب خود شخص باز اندیشی و باز تعریف می شدند و هنر به جای بازنمایی به باز آفرینی و اُسلوب شخصی تبدیل و دریچه ای به جهانی دیگر گشوده شد. سبک های متعدد و متفاوت در هر حیطۀ هنری پای به عرصۀ وجود نهادند. گام اول این طرز تفکر توسط ادموند هوسرل پدیدار شناس اهل چک برداشته شده و با دو نظریه با عناوین تحویل استعلایی و تحویل ذاتگرا این تفکر را اعلام کردند.

بعدها با تأسی از او مارتین هایدگر فیلسوف آلمانی نظریه دازاین یا انسان به مثابۀ عمل و بازاندیشی مطرح شد که  هستی انسان یعنی عمل و شناخت مجدد و انسان تنها در عمل است که معنی پیدا می کند و می توان در عبارتی دیگر آن را به انسان آفرینشگر تعبیر کرد. این نظریه با ارجاع به هنر مدرن و ارتباط آن با فلسفۀ معاصر توسط مرلو پونتی فیلسوف فرانسوی پُر رنگ تر و بیشتر به بحث گذاشته شد. سیطرۀ هنر تقلیدی رو به اضمحلال ، ابتکار و خلاقیت  جای تقلید یا پرسش جای پاسخِ از قبل را گرفت.

پدر همین اثنا طراحی گرافیک نیز از وضعیت طراحی به شیوۀ آرت نو بر گرفته از عناصر طبیعی پای به عرصۀ دیگری نهاد و آثاری با تنوع سبکی متفاوت خلق شدند و شعار کمتر بهتر است جای شعار بیشتر کمتر است را گرفت و عناصر در آثار گرافیکی بیشتر از جنبۀ تزئینی به عناصری کاربردی تبدیل شدند. پدیدار شناسی بر عرصۀ آفرینش در هنر و بالاخص در عرصۀ گرافیک تأثیر شایانی داشته و طراح گرافیک به اتکای همین فلسفه مشتاقانه به بازاندیشی مقولات درطراحی پرداخت و امروزه  تنوع آثار طراحی گرافیک را در مدیوم های مختلف آن شاهد و باید مدیون رفتاری پدیدار شناسانه دانست که از تقلید محض به بازاندیشی و باز آفرینی تغییر ماهیت داد.

شاید دلیل وجود آن همه ابداعات و اختراعات در جهان غیر اسلامی به اتکای همین گونه نظریات جان گرفته است بحثی که در بین جامعۀ ما قوام نیافته و چشمها به دستی دوخته شده که از عالم غیب به در آید و کاری بکند می توان اذعان کرد کُتبی که از جانب فرهنگستان هنر در زمینۀ هنر چاپ و توزیع می شود هنوز از آبشخور افلاطون و ارسطو تشنگی شأن را رفع می‌کنند.

حامد خاکی

نویسنده، پژوهشگر و گرافیست

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x